تو برایم همه ای

تو برایم همه ای

گر چه شاید تو ندانی

تو برایم چو نوای خوش بلبل وسط باغ بهشت

تو برایم چو جمال رخ مهتاب

چو زیبایی آن نقش بهاری

تو برایم نفسی

نفسی در دل آن عاشق سرمست که جز یاد عزیزش به سرش چیزی نیست

تو برایم عشقی

تو برایم جانی

تو برایم نازی

تو برایم رودی

تو برایم کوهی

تو برایم ماهی

تو برایم خوشید

تو برایم نوری

نوری از حفره ما بین درختان بلند

پرتو انداخته بر آن گل سرخ

که به رسم هدیه

میرسد آن روزی

به دو دستان لطیف معشوق

 

اول فروردین ۱۳۹۶

علی غمگین مقدم

ایمیل

info@mrmoghadam.ir

جوامع مجازی

        

حرف آخر

الحمدلله رب العالمین . هستم غلام امیرالمومنین